سلامت نیوز: "با دوستپسرم رابطه داشتم و بین خودمون قرار گذاشتیم ازدواج کنیم. 3 سال با هم بودیم، اما بعدش گفت نمیتونه با من ازدواج کنه. پسرا تو دوستی روشنفکرن، اما موقع ازدواجشون که میشه، متعصب میشن و یادشون میره چیکارا کردن. من واقعاً از این قضیه آسیب دیدم چون دور و برم آدمای خوبی بودن و میتونستم الان سر خونه و زندگیم باشم، اما موقعیتهامو از دست دادم".
به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهرخانه، این روزها اگر کمی به دور و بر خود دقیق شویم و اخبار رسانهها و شبکههای اجتماعی را دنبال کنیم دخترانی را میبینیم که خام وعده ازدواج پسر مورد علاقه خود میشوند و به رابطه جنسی قبل از ازدواج با او تن میدهند، اما زمانی به خود میآیند که پسر زیر قول خود زده و آنها را رها کرده است. حال، این دختر میماند و احساس شکست در یک رابطه پیشرفته و بار اجتماعی این رابطه نافرجام که حتی ازدواج آینده او را هم بهطور قطع تحتتأثیر قرار خواهد داد.
این روزها الگوهای ازدواج و حاشیهها و متن آن تغییر کرده و دیگر کمتر پیش میآید که مثل دهههای گذشته دخترها و پسرها برای ازدواج صرفاً به خانوادهها و انتخاب آنها تکیه داشته باشند. با تغییر شرایط اجتماعی و ورود دختران به عرصه اجتماع برای کار، تحصیل و... الگوهای همسرگزینی نیز تغییر پیدا کرده و میزان فاعلیت دخترها و پسرها در انتخاب همسر بالا رفته است. این موضوع مزایا و معایبی دارد که هر یک در جای خود قابل بررسی و تأمل است.
رابطه جنسی با وعده ازدواج
با شکلگیری الگوهای جدید همسریابی یکی از معضلاتی که بهوجود آمده و در گذشته شاهد آن نبودیم، فریب دختران به بهانه ازدواج است. این روزها اگر کمی به دور و بر خود دقیق شویم و اخبار رسانهها و شبکههای اجتماعی را دنبال کنیم دخترانی را میبینیم که درگیر این مشکل شدهاند و تعداد آنها روندی رو به افزایش دارد. دخترانی که خام وعده ازدواج پسر مورد علاقه خود میشوند و به رابطه جنسی قبل از ازدواج با او تن میدهند، اما زمانی به خود میآیند که پسر زیر قول خود زده و آنها را رها کرده است. حال، این دختر میماند و احساس شکست در یک رابطه پیشرفته و بار اجتماعی این رابطه نافرجام که حتی ازدواج آینده او را هم بهطور قطع تحتتأثیر قرار خواهد داد.
سارا 27 ساله یکی از این دخترهاست که در مورد تجربه تلخ خود میگوید: "با دوستپسرم رابطه داشتم و بین خودمون قرار گذاشتیم ازدواج کنیم. 3 سال با هم بودیم، اما بعدش گفت نمیتونه با من ازدواج کنه. پسرا تو دوستی روشنفکرن، اما موقع ازدواجشون که میشه، متعصب میشن و یادشون میره چیکارا کردن. من واقعاً از این قضیه آسیب دیدم چون دور و برم آدمای خوبی بودن و میتونستم الان سر خونه و زندگیم باشم، اما موقعیتهامو از دست دادم".
کاش لمسم نکرده بود
ستاره هم که 26 سال دارد تجربه خود را اینگونه بیان میکند: "عشقی که بهوجود اومد فقط از طرف من بود و بس. تقریباً روزای اول دانشگاه بود و بار اول که دیدمش ازش خوشم اومد. اون روزا خیلی تنها بودم. چند ماه که گذشت بهم اساماس داد و گفت عاشقم شده و میخواد باهام ازدواج کنه. منم قبول کردم، اما شرط گذاشتم که دوست نباشیم؛ چون تا اون موقع با هیچ پسری رابطه دوستی نداشتم. اونم قبول کرد و رابطهمون در حد زنگ و اساماس بود برای آشنایی بیشتر. خلاصه این رابطه به ملاقات حضوری هم کشیده شد. بعد از یه مدت ازم اجازه گرفت دستامو بگیره و منو ببوسه. منم با وجودی که خیلی برام سخت بود، اما بهخاطر اون قبول کردم. کمکم ازم خواست باهاش برم خونه. اوایل خیلی مقاومت میکردم، اما باهام قهر میکرد و بهونه میآورد و منم بالاخره تسلیم شدم. بداخلاق بود و دو سه باری هم دستش روم بلند شد، اما بعدش عذرخواهی کرد و منم بخشیدمش تا باشه و باهام بمونه. هر وقت ازش میخواستم تکلیفم رو معلوم کنه همش بهونه میآورد؛ یهبار بهونه ارشد خوندن، یهبار بهونه خانواده و... . انگشتنمای دانشگاه شده بودم، اما غرورم رو بهخاطر عشق اون از بین بردم. کمکم منو نادیده گرفت، عصبانیتهاش بیشتر شد و به هر بهانهای منو دک میکرد. خلاصه چند ماه پیش گفت دیگه با هم ارتباطی نداشته باشیم و همه چیز تموم شد. من تموم حرفا و دوست داشتنهای دروغش رو میبخشم، اما نمیتونم اینکه من رو لمس کرده ببخشم. کاش لمسم نکرده بود".
رابطهای که گاهی به تجاوز گروهی ختم میشود
اما دخترها در همین زمینه با تجربههای تلختری هم روبهرو شدهاند که علاوه بر آسیب روحی و عاطفی، برای آنها مشکلات شدیدتری ایجاد کرده است. یکی از اتفاقاتی که در این قبیل ارتباطات میافتد و متأسفانه دخترانی را میبینیم که این تجربه تلخ را پشت سر گذاشتهاند، این است که گاهی پسری به دختر وعده ازدواج میدهد، اما قبل از ازدواج از او رابطه جنسی میخواهد. دختر هم برای بهدست آوردن دل پسر به این رابطه تن میدهد، اما پسر، یک یا چند پسر دیگر را هم به محل قرار میآورد و عملاً همگی به دختر تجاوز میکنند.
سمانه 28 سال دارد و به تازگی این تجربه بسیار تلخ را از سر گذرانده است. او در این رابطه میگوید: "دوستپسری به اسم سعید داشتم که با حرفهایش عقلم رو دزدید و با تمام وجود بهش دلبسته شدم. بعد از یه مدت موضوع رو به مادرم گفتم و او که از ازدواج اجباری با پدرم دل خوشی نداشت، معتقد بود به هر قیمتی شده باید با پسر مورد علاقهام ازدواج کنم تا یه عمر حسرت نخورم. تو مدت کوتاهی سعید حسابی اعتماد من و مادرم و به خودش جلب کرده بود، اما دلش میخواست قبل از خواستگاری و ازدواج با هم رابطه داشته باشیم تا مطمئن بشه من دختری هستم که میتونم نیازهاش رو تأمین کنم. من اوایل مقاومت میکردم، اما بهتدریج کوتاه اومدم؛ چون مطمئن شده بودم که قراره با هم ازدواج کنیم. یه روز سوار ماشین سعید شدم تا بریم جایی و درباره مراسم خواستگاری و ازدواج تصمیم بگیریم. درحالیکه تو خیابون خلوتی حرکت میکردیم سعید ماشین رو نگه داشت و پسر دیگهای رو سوار کرد. سعید و پسر غریبه با برخورد خشن تهدیدم کردن که بهتره برای حفظ جونم ساکت باشم. اونا درحالیکه سرم رو بین دو صندلی گرفته بودن، منو به بیابونای اطراف شهر بردن و بهم تجاوز کردن. بعد هم با این ادعا که ازم فیلمبرداری کردن و اگه یک کلمه حرف بزنم آبروم رو میبرن نزدیک خونه رهام کردن و پا به فرار گذاشتن".
این موارد تنها نمونههای اندکی از اتفاقاتی بود که هر روزه در شهر برای دخترها میافتد و معمولاً هم بهجز سکوت و خودخوری و کنار آمدن با روح و روان ازهمپاشیده کاری از دست آنها برنمیآید.
پسرانی که با دوستدختر خود ازدواج نمیکنند
امانالله قراییمقدم؛ آسیبشناس اجتماعی تحقیقی انجام داده که جامعه آماری آن 50 پسر هستند که با دوستدختر خود رابطه جنسی داشتند. این پسران عنوان کردند که اگر تا آخر عمر هم مجرد باقی بمانند، حاضر به ازدواج با این دختران نیستند؛ چون خیانت توسط این افراد دور از انتظار نیست و بهراحتی میتواند پس از ازدواج به همسر خود خیانت کند و مخفیانه از همسر با فرد دیگری رابطه جنسی داشته باشد.
صرفنظر از اینکه چقدر جامعه آماری این تحقیق میتواند معرف کل جامعه باشد و واقعیتهای اجتماعی را نمایان کند، اما به هر ترتیب، این تحقیق نشان از وجود پسرانی دارد که این شکل از رابطه را برای خود بد نمیدانند و آن را آسیب تلقی نمیکنند، اما نظرشان در مورد دخترانی که با خودشان ارتباط دارند بسیار متفاوت و قابل تأمل است. با نگاهی اجمالی به تجربههای زیستهای که هر روزه میشنویم، این نتایج چندان هم دور از انتظار نیست.
تصور نادرست دختران از پسران
قراییمقدم در این رابطه میگوید: "دلیل فریبخوردن زنان با وعدههایی همچون ازدواج به ورود متأخرتر آنها به صحنه جامعه مربوط است. دختران شناخت کاملی از جنس مخالف خود ندارند. آنها تصور نادرستی نسبت به پسران دارند؛ چرا که در دوران نوجوانی و جوانی آگاهیهای لازم در این زمینه را دریافت نکردهاند. در مقابل آنها مردان و پسران ایرانی بیشتر در جامعه بودهاند و برخی از آنها از حضوری که در اجتماع دارند کلکزدن و فریبدادن را هم یاد میگیرند. بنابراین اینکه افرادی قصد فریب دادن دیگران را داشته باشند مسأله نیست، مسأله به موقعیت و شناخت زنان برمیگردد؛ آنها باید به شکلی تربیت شوند که کمتر در دام افراد سودجو بیفتند".
دختران وقتی میخواهند قصور خود را توجیه کنند از لفظ «فریب» استفاده میکنند
سعید خراطها؛ آسیبشناس از منظر دیگری این مساله را مورد ارزیابی قرار داده و درباره علل افزایش اخباری که یک پای آن دختران جوان به عنوان قربانی هستند و سوی دیگر ماجرا پسران و مردانی که با وعده ازدواج دختران را فریب دادهاند، میگوید: "لزوماً نام این اتفاقات را نمیتوانیم «فریب» بگذاریم، بلکه شروع رابطه در اینگونه پروندهها همواره با رضایت دختران و زنان بوده، اما چون وارد روابط عاطفی کنترلنشده میشوند که بدون نظارت است، مسلماً بعد از مدتی با مشکلاتی مواجه میشوند که برای توجیه آن از لفظ «فریب» استفاده میکنند که اغلب هم ساختگی است؛ یعنی در واقع قصد فریبی در کار نبوده است. این امری واضح و روشن است که امروزه بسیاری از جوانان ما برای شروع زندگی مشترک مدتی را با فردی در ارتباط هستند و لزوماً هم این ارتباط نباید به ازدواج ختم شود. وقتی هم رابطهای به مرحله جدایی میرسد، عدهای از دختران که بیش از حد معمول برای آن رابطه هزینه کردهاند دچار خسران میشوند، اما چون میخواهند بار تقصیر کمتر روی دوششان باشد، بحث فریب در ازدواج یا وعده ازدواج را مطرح میکنند".
بحران جنسی جامعه
او همچنین در پاسخ به اینکه چرا برخلاف اینکه گفته میشود تمایل به ازدواج در جوانان کم شده، اما در این سوی ماجرا عدهای با وعده ازدواج وارد یک رابطه میشوند خاطرنشان میکند: "علت اصلی این موضوع به بحران جنسی در جامعه بازمیگردد. سن ازدواج بالا رفته و تعداد افراد مطلقاً مجرد دائماً رو به افزایش است، اما به این معنا نیست که نیازها هم رو به کاهش است، بلکه نیازها ثابتاند و چون برطرف نمیشوند و راهی برای فروکشکردن مشروع و عرفی آنها وجود ندارد، افراد ناچار وارد روابط دوستی شده و دست به دادن وعده و وعید به طرف مقابل میزنند. این روزها مردان و پسرانی با وعده ازدواج وارد رابطهای میشوند که موقعیت مالی مناسبی هم ندارند و در نهایت هم یا اموال دختران را به سرقت میبرند یا بهرهبرداری جنسی میکنند".
سؤالی که معمولاً دخترها بعد از این اتفاقات میپرسند این است که آیا میتوانند از طریق قانون مسأله فریبخوردن خود را پیگیری کنند و حمایت حقوقی و قانونی از آنها خواهد شد یا خیر. مژگان عزیزی؛ کارشناس حقوقی در گفتوگو با مهرخانه به این سؤال پاسخ داد.
فریب در ازدواج یا فریب در وعده ازدواج؟
عزیزی با اشاره به اینکه فریب یا تدلیس در ازدواج از قدیمالایام وجود داشته است، گفت: گونههای فریب هم متفاوت است و بهطور کلی میتوان آن را به فریب و تدلیس در خود ازدواج و فریب در وعده ازدواج تقسیم کرد. فریب در ازدواج به این صورت است که مثلاً طرف میگفت من دکتر یا مهندس هستم و خصوصیات خاصی دارم و آن دختر یا پسر بر مبنای این ادعاها با طرف مقابل خود ازدواج میکرد، اما بعد از ازدواج متوجه میشد که طرف آن خصوصیات را ندارد. به این مسأله فریب یا تدلیس در ازدواج میگفتند که در ماده 647 قانون مجازات اسلامی در این خصوص جرمانگاری شده است و اگر یکی از طرفین خلاف واقعیت را بگوید و بر مبنای آن عقدی صورت بگیرد، میتوان او را مجازات کرد.
او افزود: وقتی دختر و پسر با هم آشنا و دوست میشوند و پسر به دختر وعده ازدواج میدهد و صمیمیت ایجاد و رابطه جنسی بین آنها برقرار میشود، نمیتوانیم این مسأله را فریب در ازدواج بدانیم چون هنوز ازدواجی رخ نداده و در نتیجه فریب در ازدواج واقع نشده است. در واقع، میتوانیم نام آن را فریب در وعده ازدواج بگذاریم؛ چون هر یک از این نامها بار حقوقی متفاوتی دارند.
این کارشناس حقوقی اظهار داشت: ماده 244 قانون مجازات اسلامی اولین مادهای که در خصوص زناست، زنا و زنای به عنف را تعریف میکند. تبصره 2 این ماده میگوید اگر مردی، خانمی را فریب دهد و آن خانم نابالغ باشد، تجاوز صورت گرفته و آن را تجاوز به عنف محسوب میکنیم، اما وقتی پسری با وعده ازدواج با دختری رابطه جنسی برقرار میکند، چیزی که اتفاق میافتد عملاً فریب نیست و خود دختران دچار سادهلوحی میشوند. این مسأله زیاد شایع شده که مثلاً پسر میگوید من قبلاً نامزد داشتم و طرف سردمزاج بوده و میخواهم ببینم تو اینگونه نباشی یا میخواهم همسر آیندهام مرا تأمین کند و برای همین قبل از ازدواج با هم رابطه جنسی داشته باشیم. برخی دختران هم از روی سادهلوحی و برای بهدست آوردن دل آن پسر، تن به این رابطه میدهند؛ درصورتیکه شواهد و قرائن دال بر این است که پسر او را نمیخواهد. چون اگر پسر بخواهد با آن دختر ازدواج کند، میگوید به خواستگاریت میآیم، نه اینکه بخواهد با او رابطه جنسی برقرار کند.
وقتی مسألهای قابل پیشبینی باشد فریب محسوب نمیشود
عزیزی با بیان اینکه دخترها به این رابطه تن میدهند و بعد میگویند پسر مرا گول زده است، خاطرنشان کرد: درصورتیکه گولزدنی وجود نداشته؛ چون مسأله کاملا قابل پیشبینی بوده است. موقعیتی که قابل پیشبینی است، فریب نیست و در واقع فرد اقدام علیه خود کرده است. باید ابتدا توجه داشته باشیم که فریب به چه معناست. وقتی دختر بر مبنای شواهد و قرائن و جامعهای که در آن زندگی میکنیم و در این خصوص اطلاعرسانی میشود، میتواند مسأله را پیشبینی کند، پس فریب اتفاق نیفتاده است. فریب در جایی اتفاق میافتد که قابل پیشبینی نباشد. مثلاً وقتی خانم و آقایی قرار میگذارند که یکی ملک را بفروشد و دیگری بخرد و بر این وعده جلو میروند و به جایی میروند که قولنامه را امضا کنند، اما به جای آن آقا چند نفر دیگر هم میآیند و به آن خانم آزار میرسانند، این مسأله غیرقابل پیشبینی است و میتوانیم آن را تجاوز محسوب کنیم، اما این مورد که پسر با وعده ازدواج با دختر رابطه جنسی داشته باشد و دختر هم به این کار رضایت دهد، اما این رابطه به ازدواج ختم نشود، یک امر خلاف عرف است.
او در ادامه گفت: در کجای عرف امروزی ما رابطه جنسی مقدمهای برای ازدواج است؟ دختر کاملاً باید میدانست که قصد پسر فقط ایجاد رابطه جنسی بوده نه ازدواج. مدتها این دو با هم رابطه برقرار میکنند، وعدههای گوناگون میدهند، عکسهای مختلف از هم میگیرند و بعد که کار از کار گذشت و دختر دید قصد پسر ازدواج نیست، ادعای گول خوردن میکند. در این موارد بسته به هر شرطی، باید به عرف رجوع کرد و اینکه این موارد در عرف ما عملاً مصداقی از فریب است یا خیر؛ نظر عقلای جامعه در خصوص این پروندهها این است که فریب نبوده است. این پروندهها مانند این است که خانم و آقایی وعده رابطه نامشروعی با هم بگذارند و مرد بگوید که اگر تو این کار را کنی، من هم فلان کار را برایت میکنم، اما حالا که خانم به این رابطه تن داده، مرد به قولش وفا نکند. این موارد را نمیتوان مصداق تجاوز دانست. پسر تنها به وعدهاش عمل نکرده، اما خانم با رضایت و طیبنفس به این عمل رضایت داده است و در واقع فریبی که موجب اجبار خانم به این رابطه شده باشد، وجود ندارد. البته، باز هم در هر مورد و پرونده باید به شرایط کلی آن نگاه کرد، اما قاعده کلی در این پروندهها چنین است. در نهایت، بستگی به شرایط دارد و بر مبنای شرایط باید ببینیم واقعاً فریب صورت گرفته است یا خیر.
وقتی دختر میخواهد با یک نفر ارتباط داشته باشد، اما چند نفر به او تجاوز میکنند
این کارشناس حقوقی در پاسخ به این سؤال که اگر پسری به دختر وعده ازدواج دهد، اما بخواهد قبل از ازدواج رابطه جنسی داشته باشند و دختر هم قبول کند، اما وقتی قرار است این رابطه برقرار شود پسر با چند مرد دیگر بیاید و همه به دختر تجاوز کنند، از نظر قانونی چقدر قابل پیگیری است، اظهار داشت: تصمیمگرفتن در مورد این مصادیق بر مبنای شرایط است. در قوانین ما بحث کلی زنای به عنف و زنای محصن و دیگر اقسام زنا و یا جرایم مادون زنا جرمانگاری شده و در این مواد شرایط بیان شده است. برای مثال شما دو پرونده را در نظر بگیرید؛ زمانی خانمی با آقایی وعده رابطه جنسی در مکان و زمانی خاص میگذارد و بعد از ورود به آن مکان متوجه میشود که غیر از فرد موردنظر افراد دیگری نیز وجود داشتهاند. همچنین پروندهای را در نظر بگیرید که خانم و آقایی با یکدیگر در قالب دوستی وعده دیداری را میگذارند و بعد از ورود در محل، خانم با چند نفر دیگر مواجه میشود و این رابطه نامشروع صورت میگیرد.
عزیزی خاطرنشان کرد: در خصوص پرونده اول باز هم شرایط متفاوت است؛ گاهی فرد وارد محل دیدار میشود و بعد با زور و تهدید و حتی ربایش خانم را به جایی میرسانند و بعد رابطه نامشروع صورت میگیرد و گاهی نیز وضعیت بهگونه دیگری است و خانم با ملاحظه 4 نفر دیگر هر چند که اکراه باطنی دارد، اما به این عمل دست میزند. این مورد که قطعاً زناست و نمیتوان آن را تجاوز دانست. در خصوص پرونده اول هم باید بیان داشت که با توجه به اوضاع و احوال و شرایط، باید ملاحظه کرد که آیا این تهدید و ربایش بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به قاعده اقدام مربوط میشود و به نوعی قابل پیشبینی بوده یا خیر و بسته به تمامی این موارد نتایج متفاوت میشود.
او افزود: در خصوص مورد دوم نیز همینگونه است. گاهی ارتباط دختر و پس قبل از وعده دیدار با یکدیگر بهگونهای است که خانم میتواند از نحوه پیامکها، رفتار و... پیشبینی کند که احتمال وقوع چنین رخدادی وجود دارد و بنابراین نمیتوان آن را تجاوز محسوب کرد و گاهی نیز پیامکها و گفتوگوهای روزانه در حد معمول و سلام و احوالپرسی است و در این صورت میتواند از مصادیق تجاوز قلمداد شود. در نهایت باید بیان کنم که ما مواد کلی تجاوز و زنا را داریم و بسته به شرایط و احوال هر پرونده اگر عنصر فریب و تهدید و ربایش بدون قصد پیشینی و زمینهسازی از جانب خود بزهدیده وجود نداشته باشد، مشمول تجاوز و در غیر این صورت مشمول زنا و یا جرایم مادون زنا میشود. پس اول باید ببینیم فریب را چه چیزی تعریف میکنیم و مصادیق آن چیست. همچنین باید بدانیم که تهدید و اکراه چیست و بسته به شرایط مندرج در قانون و اوضاع و احوال عرف و شرایط هر پرونده حکم قضیه را صادر کرد.
"با دوستپسرم رابطه داشتم و بین خودمون قرار گذاشتیم ازدواج کنیم. 3 سال با هم بودیم، اما بعدش گفت نمیتونه با من ازدواج کنه. پسرا تو دوستی روشنفکرن، اما موقع ازدواجشون که میشه، متعصب میشن و یادشون میره چیکارا کردن. من واقعاً از این قضیه آسیب دیدم چون دور و برم آدمای خوبی بودن و میتونستم الان سر خونه و زندگیم باشم، اما موقعیتهامو از دست دادم".

نظر شما